آساره

خبر و "تحلیل بر اخبار داخلی و بین المللی"، "بررسی های تاریخی" و تلاشی بر "جریان شناسی"

آساره

خبر و "تحلیل بر اخبار داخلی و بین المللی"، "بررسی های تاریخی" و تلاشی بر "جریان شناسی"

آساره

بسم الله الرحمن الرحیم
شروع "تدوین، تجزیه، ترکیب، تطبیق و تحلیل " خبرها و بیانات داخلی و بین المللی
همزمان با میلاد پدر امت علی بن ابی طالب علیه السلام
در نخستین مرحله، خبرها و محتواهای مرتبط با سلسله بحث ها و بررسی ها جمع آوری میشه.
(در این قسمت هیچ نقد و نظری وارد نمیشه و متن بصورت اولیه که صادر شده، جمع آوری و محفوظ میشه_که فعلا از همین مرحله شروع کردیم)
در پله دوم همزمان با تکمیل شدن دایره اطلاعات و اخبار که خودش هم به نوعی تصفیه کننده صحت و غلط خبره، اجزای متن و محتوا رو به عیار وزنش، شروع به تفکیک و تجزیه می کنیم تا خالص ترین قسمتهای وزینش باقی بمونه.
در مرحله بعد، محتواهای کوتاه، خالص اما وفادار به متن اصلی رو با دقت به سایز جایگاهی، کیفی و تقدم و تاخر در متن مقصد وارد و جایگزین می کنیم
حالا که تونستیم به ارتباط معنایی سلیس و گویایی از مجموع اینها برسیم، نوبت به درک اشاره های متن به نتیجه است.
از این کنار هم چیدن ها طرح جدیدی رخ نماست که خبر از وقایع در حال وقوع و همچنین پیش بینی چشم انداز آینده همین وقایع و تحرکات خواهد بود.
با رسیدن به این مرحله، وقت این هست که دو اشل رو برای بررسی میزان تطبیق روی هم بندازیم.
اشل دوم میتونه یک تئوری یا فرض کلی برای رسیدن به یک نظریه نسبتا قاطع باشه
میتونه یک خبر قبلی باشه که شما در صدد اثباتش هستید

بایگانی

پنج مکتب اقتصادی غرب

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۴۸ ق.ظ

پنج مکتب اقتصادی
علاوه بر مکتب شیکاگو می توان از چهار مکتب دیگر اقتصادی هم نام برد؛ سوسیالیسم، اقتصاد نوکلاسیک، مکتب تاریخی آلمان و انگلستان و مکتب اتریش. همان طور که می دانید سوسیالیسم به معنای وسیع کلمه، طیف متنوعی از اندیشه ها و متفکران را در برمی گیرد که تنها ویژگی مشترک آنها اعتقاد به «لزوم برابری بیشتر برای انسان ها و افزایش نقش کارگران در اداره جوامع » است.
مکتب اقتصادی سوسیالیسم
کارل مارکس از متفکران و مبدعان «روش علمی مبارزه با سرمایه داری» ، دو اثر اصلی و بنیادی به نام های «مانیفست کمونیست» و «کاپیتال» از خود به جای گذاشت که در اولی چارچوب کلی نظریه فلسفی او ارائه شده است و در کاپیتال نیز شرح تطور اقتصادی جهان با تأکید بر سرمایه داری آمده است که در واقع بزرگترین نوشته مارکس در حوزه اقتصاد سیاسی است. مارکس در این کتاب علاوه بر گردآوری و نقد آثار پیشینیان، می کوشد تضادهای ذاتی سرمایه داری را که در نهایت به فروپاشی آن می انجامد، تشریح کند، اما مارکس در این کتاب و دیگر آثارش برخلاف آنچه هوادارانش می پندارند، از جامعه پس از سرمایه داری نه تنها تصویر روشنی ارائه نمی دهد بلکه اصولاً پایه نظریات وی مبتنی بر یک سری اصولی است که از ثبات علمی و وضوح معرفتی برخوردار نیست و تنها به این نکته تأکید می ورزد که جهان از مراحل کمون اولیه، برده داری و فئودالیسم گذشته و به سرمایه داری پا گذاشته و لاجرم از این مرحله هم عبور می کند و با ایجاد جامعه سوسیالیستی و مالاً کمونیستی، تاریخ جهان به صورت تک خطی به کمال و غایت انسانی خود که همانا رهایی همه انسان ها از استثمار است، می رسد. اگر چه مایه هایی از امید و آرزوی فردای روشن دراین آرا دیده می شود، اما به هیچ وجه این آینده نگری امیدوارانه و تطور مراحل جوامع طبقاتی منطقی و در دسترس بشر نیست. ضمن اینکه معلوم نیست این استثمار در مراحل دیگر بر سر انسان رها شده تکرار نشود. در حالی که در ادیان توحیدی به ویژه دین مبین اسلام، آینده از آن انسان های صالح، فعال و آگاهی است که خود در عرصه اجتماع حضور دارد و با آگاهی و گزینش خیر فردایی روشن را می سازد. از همین روی است که در تاریخ تحول اندیشه های سوسیالیستی ملاحظه می شود که علاقه مندترین هواخواهان مارکس یعنی سوسیال دموکرات های آلمان و روسیه در اصول به اصطلاح بنیادین مارکس تجدیدنظر می کنند و با تعدیل آموزه های وی در باب جزمیت تاریخی و ضرورت تحقق سوسیالیسم، پاره ای از اصول مارکس از جمله جنگ طبقاتی و حکومت دیکتاتوری پرولتاریا را نفی می کنند و مروج روش های دموکراتیک برای رسیدن به برابری به ویژه در ابعاد اقتصادی می شوند. روشنفکران چپ گرای اروپای شرقی و کمونیست های اروپایی در زمره این افراد هستند.
مکتب اقتصادی نئوکلاسیک‌ها
در دنیای اقتصاد و نظریات اقتصادی، آدام اسمیت نقشی مثل افلاطون و ارسطو در فلسفه دارند. بر همین اساس علاقه مندان پدر علم اقتصاد همواره تلاش کرده اند کاستی ها و تناقض های علمی وی را در قالب شعبات گوناگون اقتصادی جبران کنند. یکی از جریان های کوشا در این زمینه، اقتصاددانان نئوکلاسیک یا مارژینالیست ها هستند. نئوکلاسیک ها اقتصاددانی هستند که قیمت ها، تولید کالاها و توزیع درآمدها را ذیل جریان عرضه و تقاضا در بازار تعریف می کنند و برای عقل حسابگر انسان غربی در زمینه سود و جذب فایده بیشترین نقش را قائل هستند. واژه مارژین، حاشیه یا مابه التفاوت است، اما معنایی که مارژینالیست ها از آن در نظر دارند، این است که در هنگام نیاز شدید به کالایی، خریدار انگیزه پرداخت پول تا سر حد توان را دارد، اما با مصرف اولین واحد کالا و کاهش نیاز به آن، برای خرید واحد بعدی، میل و انگیزه خرید کمتر می شود. پس باید تلاش کرد این نیاز کاسته نشود ولو از طریق ایجاد نیازهای کاذب. به این ترتیب تولید انبوه و حداکثر سود همواره تضمین می شود. اقتصاددانان برجسته ای که مبدع این بحث بودند، یعنی ویلیام استنلی، کارل منگر و لئون والراس پیشگامان انقلاب مارژینالیستی شمرده می شوند، اما انقلاب این سه نفر در اواخر قرن 19 توسط آلفرد مارشال تکمیل شد. اهمیت کار مارشال در کشف نقطه تعادل و بالانس بین نظریات اقتصادی کلاسیک ها و مارژینالیست ها بود. او با مثال دو تیغه قیچی به جای تأکید یکسویه بر یکی از دو طرف عرضه یا تقاضا، معتقد بود که تعیین کننده نهایی قیمت، نسبت بین عرضه و تقاضا است که می توان آن را با نمودار ریاضی نشان داد.
از درون آرای کارل منگر، مکتب اتریش سر بر آورد و آرای مارشال، الهام بخش شمار دیگری از اقتصاددانان از جمله جون رابینسون و ادوارد چمبرلن شد. تأکید اقتصاددان نئوکلاسیک در سال های پس از جنگ جهانی اول به رقابت کامل و موانع آن متمرکز شده بود. از درون این بحث ها، در سال های بین دو جنگ جهانی آرای تازه ای بیرون آمد که مدون ترین آنها مکتب کینز بود که به نظریه غالب تبدیل شد. جان میناردکینز که در زمان بحران بزرگ اقتصادی آمریکا ( 1931-1929) می زیست علت العلل این بحران را کاهش تقاضا تشخیص داد و پیشنهادی شبه سوسیالیستی ارائه کرد. براساس طرح وی، چون جامعه توان مصرف ندارد و این ناتوانی موجب کند شدن چرخه تولید می شود پس دولت باید با بالا بردن هزینه های خود به رونق تولید کمک کند. این فرمول کینزی در هنگامه ای که اقتصاد آمریکا و به تبع آن برخی کشورهای دیگر در رکود به سر می برد تا حدودی موثر واقع شد، اما با گذشت زمان و پر شدن ظرفیت های خالی تولید راه حل کینز با آفت افزایش نقدینگی در بازار و کسری بودجه دولت مواجه شد و ضرورت بازبینی در آن ملاحظه گردید. منتقدان کینز گروه تازه ای از اقتصاددانان بودند که با عنوان مکتب شیکاگو مشهور شدند.
در شماره گذشته به نقد متفکران مکتب شیکاگو به اقتصاد کینزی پرداختیم و گفتیم که اقتصاددان برجسته شیکاگو میلتون فریدمن با نقد نظریه کینز و ارائه بدیلی با عنوان نظریه پولی به انتقاد از مداخله دولت و هزینه های اشتغالزای آن پرداخت و نظریه «انتظارات عقلایی» را مطرح کرد و با واقعی کردن قیمت ها و کاهش مداخله دولت در اقتصاد و به تبع آن کاهش هزینه های دولتی، تحول اقتصادی دهه های 80 و 90 میلادی را برای دولت های تاچر و ریگان و صندوق بین المللی پول به ارمغان آورد، اما کمر بسیاری از مردم در زیر با فشار گرانی ها و گرسنگی خم شد.
در شماره آتی به مکتب اقتصادی اتریش و ریشه های آن خواهیم پرداخت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۸
ستار مهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی